بسته
(0) کالا
هیچ محصولی در سبد خرید شما وجود ندارد.
بخش های آکادمی فوتبال دُرفَک البرز
    فیلترها
    Preferences
    جستجو

    درک توپ، حریف، هم تیمی ها و فضا در فوتبال | درفک البرز

    درک توپ، حریف، هم تیمی ها و فضا در فوتبال | درفک البرز

    درک توپ، حریف، هم تیمی ها و فضا

    اگر نوشته های من (سعید رنجبر) را در طول این سال ها خوانده باشید، به احتمال زیاد، شنیده اید که من به "چهار عنصر بازی فوتبال" اشاره می کنم. این یک نام جالب برای یک مفهوم جالب است، و مانند چهار عنصر زندگی، برای نحوه اجرای بازی ضروری است. هیچ چیز در فوتبال بدون توپ، حریف، هم تیمی ها و فضا نمی تواند وجود داشته باشد.

    این چهار عنصر نحوه تصمیم گیری بازیکنان فوتبال را راهنمایی می کنند، و بنابراین همان جنبه های بازی هستند که بازیکنان هنگام هدایت فرآیندهای تصمیم گیری خود، آن ها را اسکن می کنند. در تلاش برای رفتن از دیدن به درک در تجزیه و تحلیل، مربیان باید از جنبه‌های تاکتیکی، فنی، فیزیکی و روان‌شناختی بازی که می‌توانند بر اساس این چهار عنصر به تصمیم‌گیری صحیح یا ضعیف کمک کنند، آگاه باشند.

    اغلب اوقات زمانی که تصمیم‌گیری دچار تزلزل می‌شود، نتیجه مستقیم شکست در اسکن کافی میدان و تنظیم کافی بر اساس آن لحظه است. بنابراین چگونه به مربیان، بازیکنان و تحلیلگران به طور یکسان یاد دهیم که این چهار مفهوم اساسی، اما همزمان پیچیده را درک کنند؟ تحلیل ما در آکادمی درفک البرز اینجاست.

    همانند دوچرخه 

    وقتی چهار عنصر بازی را در نظر می گیرید، می توانید آن را مانند یک دوچرخه پشت سر هم در نظر بگیرید. عناصر دوچرخه و راکبان مورد نظر باید در کنار هم وجود داشته باشند و برای رسیدن به موفقیت هماهنگ کار کنند. اگر یکی از دوچرخه سوارها خیلی محکم فشار بیاورد یا به سمت اشتباه هدایت شود، کل دوچرخه ممکن است سقوط کند. از آنجایی که دوچرخه ها فقط دو چرخ دارند، شاید حتی بتوانید آن را مانند چهار چرخه تصور کنید. هیچ بازیکنی نمی تواند به اندازه کافی بر اساس یکی از چهار عنصر جداگانه تصمیم بگیرد.

    به این مثال از گل شگفت انگیز اولی واتکینز به ساوتهمپتون در فصل 2021-2022 توجه کنید. واتکینز به درستی فضای حرکت را درک می‌کند، و در یک ثانیه، تصمیم تاکتیکی بسیار خوبی می‌گیرد تا توپ را بر اساس جهت وزن بدن نزدیک‌ترین مدافعان به عقب بکشد.

     

     


    تصمیم تاکتیکی زیرکانه واتکینز توسط کنترل نزدیک استثنایی و مهارت فنی او برای خونسردی در زیر فشار پشتیبانی می شود. مدافعی که تمام وزن بدن خود را در جهت پاس دنی اینگز حمل می کند، به سادگی نمی تواند واکنشی نشان دهد. سرعت این تصمیم، بر اساس هر چهار عنصر بازی، به واتکینز اجازه می دهد تا یک شوت آزاد به سمت دروازه داشته باشد. به عقب برگردید و دوباره آن را تماشا کنید، و خواهید دید که این چهار عنصر با هماهنگی در چرخه چهارگانه کار می کنند.

    حتی قبل از لحظه درخشش مهاجم، دنی اینگز نیز با شکوه اولین و دومین تماس خود را از مدافع ساوتهمپتون دور می کند و فضای موجود در سمت راست او و فضای موجود برای ارسال یک پاس تدریجی به هم تیمی نزدیکش را تشخیص می دهد. در اینجا ما یک مثال عالی را می بینیم که در آن تصمیمات تاکتیکی در چند ثانیه پس از یک لحظه زودگذر، بر اساس درک فضا، هم تیمی ها، حریف و توپ گرفته می شد.


    برای اینکه زمینه بیشتری را در مورد ماهیت دوگانه یا چهارگانه چهار عنصر به شما بدهیم، اجازه دهید از مفهوم فضا به عنوان مثال اصلی خود استفاده کنیم. فضای موجود یا در دسترس بازیکن همیشه به حریف، توپ و هم تیمی های خود بازیکن در اطراف موقعیت اشاره دارد. به عنوان مثال، فقط به این دلیل که بازیکنی که توپ را در اختیار دارد فضایی برای پیشروی دارد، بهترین تصمیم ممکن است حمل توپ به جلو نباشد. درعوض، اگر بازیکنی در موقعیت مطلوب تری وجود داشته باشد، ممکن است بهترین کار این باشد که بازیکن توپ را به سمت هم تیمی خود که موقعیت مناسبی دارد، به جلو پاس دهد.


    علاوه بر این، در چهار چرخه، تصویر به طور مداوم تغییر می کند. فضا ممکن است یک ثانیه در دسترس باشد، و سپس یک ثانیه دیگر... از بین رفته است. این ماهیت بازی سریعی است که همه ما می شناسیم و دوست داریم. اما این بدان معناست که اسکن کردن به یک تلاش همیشگی برای بهترین بازیکنان جهان تبدیل می‌شود و هر دو ثانیه یک‌بار یا هشت تا ده بار قبل از دریافت توپ، محیط اطراف خود را مشاهده می‌کنند. به طور کلی، هر چه فوتبالیست بهتر باشد، نسبت به محیط اطراف خود بیشتر آگاه است. این از ترکیبی از اسکن مداوم، و هوش فوتبالی و هوش ناشی می شود.

    همانطور که برای تحلیلگرانی که سعی در یادگیری بازی دارند بحث کردیم، دیدن و درک یک رویداد در یک زمین فوتبال یک چیز است. این دیگری است که بر اساس آن عمل کنید و یک رفتار صحیح را بر اساس آن اطلاعات انجام دهید. سپس انجام اقدامات صحیح از تجربه بازی فوتبال، حافظه عضلانی و ضریب هوشی تاکتیکی ناشی از انجام این کار و سرعتی که بازیکنان قادر به کسب اطلاعات بر اساس ادراک خود هستند ناشی می شود. این یکی از دلایل متعددی است که چرا فوتبال ریشه عمیقی در روانشناسی دارد. تراویس نورسن، این را به خوبی می‌داند و یک کتاب کامل با عنوان «با مغزت بازی کن» نوشته است. این کتاب بر اساس نقل قولی از یکی از بزرگان تمام دوران بازی - یوهان کرایف (Johann Cruyff) نوشته شده است که این جمله معروف را به زبان آورده است: "فوتبال یک بازی است که شما با مغز خود بازی می کنید."

    خیلی درست است. سپس به این می پردازیم که چگونه فوتبالیست ها از مغز خود برای انجام صحیح اعمال استفاده می کنند

    در یک زمین فوتبال بر اساس تصورات آنها. ممکن است برای هیچ موقعیتی در فوتبال یک پاسخ صریح و قاطع وجود نداشته باشد، اما راه‌حل‌های بی‌شماری صحیح می‌توانند از نظر تئوری هر مشکلی را حل کنند. این زیبایی فوتبال است و ذاتاً فرآیند تحلیل را پیچیده می کند. بنابراین بیایید چند راه کلیدی که فوتبالیست ها می توانند هنگام جمع آوری اطلاعات در زمین، کد تقلب برای موفقیت ایجاد کنند و بهترین روش مطالعه توپ، حریف، هم تیمی ها و فضا را بررسی کنیم. اگر به هر حال از طرفداران کلمات اختصاری هستید، آن را BOTS بنامید!

    1. توپ

    توپ مرجع شروع تمام تصمیم گیری بازیکنان است. به هر حال، شما نمی توانید تنها با استفاده از فضا، هم تیمی ها و حریفان گلزنی کنید. این فقط عجیب خواهد بود. به اندازه کافی عجیب، به ویژه برای بازیکنانی که خارج از توپ باقی می مانند، به دنبال جستجوی توپ، به جای بازیکنی که در اختیار دارد، ضروری است. بازیکنان باید دائماً محیط اطراف خود را اسکن کنند تا بفهمند که چگونه می توانند به بهترین نحو از بازیکن روی توپ (و هم تیمی های اطراف آن موقعیت) در زمانی که تیمشان در اختیار است حمایت کنند. در خارج از مالکیت، اسکن محیط اطراف همچنان تقویت می‌شود، به ویژه در ساختارهای علامت‌گذاری منطقه‌ای و توپ گرا که توپ و فضا را در اولویت قرار می‌دهند. در ست‌آپ‌های دفاعی توپ‌گرا/منطقه‌ای، بازیکنان با هم کار می‌کنند تا فضا را به صورت افقی و عمودی فشرده و فشرده کنند و توانایی تیم را برای پیشبرد توپ محدود کنند.


    این حتی ممکن است شامل یک وینگر چپ باشد که تمام راه را به سمت راست می‌آید تا به ساختار پرس تیم بپیوندد، تا بتواند تیم صاحب توپ را در یک سمت زمین به دام بیاندازد و در این فرآیند مالکیت توپ را دوباره به دست آورد.

    اما هرگز نباید توپ را بیش از یک ثانیه در یک زمان ثابت کرد. اینگونه است که بازیکنان اغلب خود را به دردسر می اندازند، به خصوص هنگام تماشای پرواز توپ در ضربات ایستگاهی (یعنی ضربات کرنر و ضربات آزاد).


    همانطور که آنها انرژی و توجه خود را روی توپ متمرکز می کنند، پرواز بازیکنان اطراف خود را از دست می دهند و در نتیجه موقعیت ها را از دست می دهند. وقتی توپ را به عنوان یک "راهنما" یا "زمینه" معرفی می کنیم، منظورمان این است که این اصل فراگیر نیست که همه چیز را می توان از طریق بررسی دقیق انجام داد. در عوض، بینش ارزشمندی را در مورد اینکه چگونه یک بازیکن می‌تواند به اندازه کافی از فضا، حریف و موقعیت هم تیمی‌های خود استفاده کند، به بهترین نحو (در مالکیت) یا مبارزه (خارج از مالکیت) بازیکنی که توپ را در دست دارد، استفاده کند.

    بیایید این مثال را از برد 2-1 بوروسیا دورتموند مقابل هرتابرلین در فصل گذشته بگیریم. این کلیپ کوتاه است، بنابراین حتماً حرکت را دوباره پخش کنید، حتی سرعت ویدیو را کاهش دهید تا پیامدهای تصمیم گیری را استنتاج کنید.

     

     


    موکوکو تشخیص می‌دهد که جود بلینگهام زمان و فضا برای انجام یک پاس رو به جلو دارد. سپس او لحظه ای دارد تا تصمیم بگیرد کجا حرکت کند. اگر حرکت او به اندازه کافی تیز باشد و بلینگهام بتواند با وزن صحیح پاس او را پیدا کند، احتمالاً یک گل دنبال می شود. دقیقاً همین اتفاق می افتد. تصمیم او که در ابتدا با تمرکز توپ و فضای اطراف بازیکنی که در اختیار دارد هدایت می‌شود، می‌تواند برای بهره‌برداری از فضای جدید استفاده شود که مستقیماً اجازه می‌دهد تا زاویه پاس بهتری ایجاد کند، در حالی که به طور همزمان فضایی را از حریف برای پایان بازی باز می‌کند. بلینگهام، بازیکن صاحب توپ نیز به درستی تنها فضای موجود برای پاس در ساختار دفاعی هرتا را درک می کند و ریسک می کند.


    وقتی از "توپ" به عنوان یک سازه صحبت می کنیم، فقط در مورد مکان صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد پرواز، جهت، قدرت و چرخش صحبت می کنیم. به عنوان مثال، اگر توپی با سرعت و قدرت وارد محوطه جریمه شود، یک مهاجم می‌داند که چگونه بر این اساس تنظیم شود. آنها نیازی به تطبیق انتقال با قدرت ندارند، و در عوض اغلب می توانند با کوچکترین لمس توپ را به پشت تور هدایت کنند. بدون سرعت زیاد در ارسال، یک مهاجم ممکن است نیاز داشته باشد که قدرت بیشتری در پشت ضربه خود بگذارد تا دروازه بان را به دردسر بیندازد.

    اما در اینجا یک نکته جالب وجود دارد - بازیکنی که در اختیار دارد به ندرت نیاز به جستجوی توپ دارد. آنها قبلاً آن را دارند، و بنابراین نیازی به دریافت اطلاعات جدید زیادی در مورد لحظه حال ندارند، فقط لحظه های آینده را که می توانند اقدامات بعدی را هدایت کنند. در اینجا مثالی وجود دارد که در آن کریستین گانتر یک پاس از وینچنزو گریفو دریافت می کند. آلمانی به جای خیره شدن به توپ و اطمینان از اولین تماس موفق، به توپ اجازه می دهد تقریباً دو ثانیه روی بدنش بچرخد. او تا لحظه ای که ضربه می زند از نگاه کردن به توپ غافل می شود و مطمئن می شود که وزن و قدرت مورد نظر روی سانتر را جمع می کند.

    **[خرید آنلاین انواع توپ های فوتبال و فوتسال با بهترین کیفیت و قیمت (جهت خرید عمده تماس بگیرید)]


    بنابراین به جای اینکه به توپ نگاه کند، به چه چیزی خیره شده است؟ سه عنصر دیگر او در حال اسکن حریف است، و جایی که می تواند فضایی برای پرواز یک صلیب به داخل جعبه ایجاد کند. اما او ابتدا باید از یک هم تیمی بالقوه آگاه باشد که می تواند از آن فضا استفاده کند و با بازی جاسوسی او مطابقت داشته باشد. بنابراین در آن بازه زمانی دو ثانیه ای، مدافع کناری فرایبورگ به حرکت شکارچی متخلف خود در محوطه جریمه توجه می کند - وو یونگ جونگ، که به طرز ماهرانه ای ضربه سر میزند.

    یک بار دیگر، ادراک از آنچه روی توپ اتفاق می افتد باید حول ادراک بعدی از حریف، هم تیمی ها و فضا هدایت شود. این فرآیند باید در عرض چند ثانیه تکمیل شود، به همین دلیل است که اتوماسیون ها می توانند برای مربیان بسیار قدرتمند شوند.

    2. رقبا

    همانند توپ، هنگام مطالعه «تضاد»، نه تنها به مکان یا حرکت بازیکنان، بلکه به اشکال، ساختارها و حتی پرسنل اشاره می کنیم. آخرین مورد اهمیت ویژه ای دارد و اغلب می توان قبل از مسابقه در گزارش ها و تمرینات حریف بررسی کرد. به عنوان مثال، من به عنوان یک مدافع، ممکن است نخواهم قبل از دریافت لیونل مسی با او تماس بگیرم. آرژانتینی این حقه و قاطعیت را دارد که به راحتی راهش را از من دور کند. اما اگر بتوانم مسافتی را که باید تمام پایه هایم را طی کنم به درستی ارزیابی کنم، در زمان تکلم و بردن توپ ضربه کمی بهتر خواهم داشت. در لحظه‌ای متفاوت، ممکن است بخواهم بازیکنی را که کنترل ضعیفی دارد، محکم لمس کنم، زیرا می‌توانم به راحتی جلوی پیشرفت او را بگیرم و با وارد کردن فشار شدید به پشت او، خطا را مجبور کنم. به طور همزمان، اگر مسی در محوطه جریمه دریافت کند، یا بخواهد شوت بزند، ممکن است زمانی باشد که اکنون می خواهم به آن نزدیکتر شوم. اگر بازیکنان، تحلیلگران و مدیران بتوانند با هم همکاری کنند تا رقیبان خود را بی وقفه بررسی کنند، به طور خودکار در تلاش خود برای دستیابی به عملکرد بالا قدم بر می دارند.


    مطالعه شکل و ساختار حریف (از قبل از مسابقه تا بازی) نیز به دستیابی و بهره برداری بیشتر کمک می کند. در حالی که هر تیم ممکن است 4-4-2، 3-4-3 یا 4-3-3 را به روش های مختلف با شخصیت های مختلف اجرا کند، هر یک از ترکیب های بازی مجموعه ای از شرایط منحصر به فرد خود را دارند که می توان آنها را دستکاری کرد. گفته می شود که 4-3-3 اغلب از میل به بارگذاری بیش از حد 4-4-2 فقدان حضور در خط میانی زاده می شود و می تواند ذاتاً مثلث های طبیعی برای غلبه بر تیم در کانال های مرکزی ایجاد کند. در همین حال، رایج‌ترین فضا در پشت دفاع سه، تقریباً همیشه بین دفاع کناری و دفاع میانی بیرونی خواهد بود. اگر بخواهیم از 4-4-2 یا 3-4-3 سوء استفاده کنیم، ممکن است از این رویکردهای کلاسیک استفاده کنیم، با توجه به اینکه 8/10 بار کار می کنند. اما ما همچنین ممکن است برای این واقعیت آماده شویم که رقبا تمام تلاش خود را برای جلوگیری از پیشرفت در این شکاف های بالقوه و رسیدگی به آنها در آموزش انجام دهد. اینجاست که اسکن ثابت وارد قاب می‌شود، زیرا ما به دنبال لحظاتی برای بهره‌برداری از آن فضاها و مناطق جدیدی از میدان هستیم که می‌توان به جای آن به دنبال ایجاد اضافه‌بار بود.

    سپس در ابتدایی‌ترین سطح، ما باید تصمیم‌گیری چند ثانیه‌ای را که از حرکت لحظه‌ای و موقعیت رقبا ناشی می‌شود، بشناسیم. در اینجا یکی از نمونه های مورد علاقه من از تنظیم هوشمند، از ذهن Teemu Pukki است.

     

     


    پوکی در موقعیتی سودمند شروع می کند - بین هری مگوایر و ویکتور لیندلوف. او سرعتی را دارد که هر دو را شکست دهد، اگر پاس به مسیرش کاملاً با زمان دویدن او مطابقت داشته باشد. اما از آنجایی که هم تیمی او لمس ضعیفی می کند، لحظه تغییر می کند. هری مگوایر در موقعیت مناسبی قرار می گیرد تا بتواند موقعیت را مدیریت کند و فاصله بین خود و لیندلوف را کم کند. سپس فضایی در طرف دیگر مگوایر باز می شود که پوکی به سرعت آن را تشخیص می دهد. بنابراین در یک ثانیه، او زاویه رویکرد خود را تغییر می‌دهد تا از فضای جدیدی در بیرون مدافع استفاده کند. توپ در نهایت در یک زاویه نامناسب قرار می گیرد، با این حال کیفیت حرکت او به این معنی است که او هنوز زمان دارد تا خود را تنظیم کند و با سر به شخص دیگری تکان دهد.

    هنگامی که با بازیکنان جوان کار می کنید، اغلب آنها بیشترین مشکل را در پیچاندن سر و انجام دادن آن دارند. آنها اغلب بیش از حد تمرکز خود را بر روی توپ متمرکز می کنند تا حرکت بازیکنان در اطراف خود. 

    3. هم تیمی ها



    ما هم تیمی هایمان را دوست داریم، اما این فقط در مورد عشق نیست، بلکه نحوه استفاده تاکتیکی از یکدیگر در زمین برای نشان دادن بهترین ها از یکدیگر است. باز هم، این فراتر از حرکت لحظه ای و موقعیت جفت ما است. اگر سال 2022 موضوعی در مجموعه کاری ما داشت، «تعادل» بود. هر تیمی باید تعادل را در رده های خود به دست آورد، یا حداقل، درک کند که چگونه می توان نقاط ضعف یکدیگر را کاهش داد و در عین حال بهترین ها را به نمایش گذاشت. منچستریونایتد در فصل گذشته نتوانست تعادلی را در بین هری مگوایر و اطراف آن به دست آورد، و این تنها بررسی موشکافی او از سوی هواداران را تشدید کرد زیرا او در تصمیم گیری خود دچار تزلزل شد. اگر هر یک از اعضای یک تیم درک عمیقی از نقاط قوت و ضعف، سبک بازی و حتی ویژگی‌های جالب دوستان خود داشته باشد، یک تیم می‌تواند در جهت هماهنگی و موفقیت بیشتر تلاش کند.


    گاهی اوقات شما هنوز به کیفیت فنی، تاکتیکی و فیزیکی نیاز دارید تا این دانش را به دست آورید، اما فرآیند اسکن به زمان کمتری نیاز دارد اگر بتواند به صورت خودکار برای مطابقت با موقعیت درگیر شود. به عنوان مثال، مارکو بوستوس، بازیکن تیم پاسیفیک اف سی، به طرز باورنکردنی چپ پا است، حتی اغلب اوقات به جای کفش راست، از بیرون کفش چپ خود عبور می کند. همانطور که او در سمت راست حرکت می کند و از مدافعان فرار می کند، هم تیمی های او می توانند برای نوع چرخشی که احتمالاً به دنبال دارد، آماده شوند، به روشی که حریف نمی تواند. ممکن است حریف انتظار چنین ویژگی خاصی را نداشته باشد، اما هم تیمی های او می توانند به راحتی پتانسیل آن نوع سانتر را پیش بینی کنند و با چرخش توپ در جهتی دیگر، سریعتر پاسخ دهند.


    بازیکنانی که اغلب توسط پاس‌ها هدف قرار می‌گیرند، نه تنها در به دست آوردن فضا مهارت دارند، بلکه توسط هم تیمی‌هایشان برای اجرای نکات برجسته مورد اعتماد هستند.



    اما ما همچنین نمی‌توانیم ریزه کاری‌های عمیق‌تر پشت حرکت‌های تک‌عملی و تک رویدادی را نادیده بگیریم. بازیکنان باید دائماً هم تیمی های خود را جستجو کنند، زیرا هرگز نمی توانید به طور کامل پیش بینی کنید که یک بازیکن در زمین فوتبال چه کاری انجام می دهد. ما می دانیم که بوستوس دوست دارد با بیرون سمت چپ خود سانتر بزند، اما همچنین می دانیم که او دوست دارد بازیکنان را روی 1v1 ببرد. 


    اگر دوباره مثال پوکی را در نظر بگیریم، می بینید که چگونه فوروارد فنلاندی نه تنها با فضای اطراف خود و حرکت مگوایر، بلکه با اولین لمس ضعیف و تاخیرهای بعدی هم تیمی خود سازگار می شود. او تشخیص می‌دهد که لمس اکنون به زمان بیشتری برای ایجاد عمل بعدی نیاز دارد، جایی که مگوایر به ناچار فضا را در جهتی که در ابتدا الگوی حرکتی خود را شروع کرده بود کاهش می‌دهد. بنابراین پوکی روند خود را تغییر می دهد و به هم تیمی خود فرصت می دهد تا مهاجم فنلاندی را در سرزمین جدید پیدا کند.

    او با تشخیص ناهنجار بودن پاس، حتی حرکت میلوت راشیکا را در پشت می بیند و در عوض آن را به مسیر بازیکن حرفه ای کوزوو هدایت می کند. از این مثال می‌توانید ببینید که چگونه تصمیم‌گیری اغلب مستلزم انطباق‌های چند ثانیه‌ای بر اساس تصمیمات و اقدامات دیگران است. حتی لحظه‌ای وجود دارد که بازیکن دیگری از نوریچ می‌تواند پاس پوکی را دریافت کند، اما او متوجه دوندگی سودمند راشیکا برای تطبیق ضربه سر می‌شود و سپس به دنبال فضای جدیدی می‌گردد تا حریف را کشیده و توانایی آنها برای مهار ضربه را پیچیده کند. بهترین بازیکنان می دانند که چگونه در سریع ترین زمان خود را با لحظه وفق دهند. اما همانطور که بحث کردیم، آنها همچنین عمیق ترین درک از نقاط قوت هم تیمی های خود و شاید حتی ویژگی های حریف را دارند.

    4. فضا

    فضا به مناطقی از میدان اشاره دارد که یا در دسترس یا غیرقابل انتقال هستند. وقتی بازیکنی "فضا" دارد، به طور گسترده پذیرفته شده است که آنها باید اکتشاف فضایی خود را به ارتفاعات جدید ببرند و ادعا کنند که قلمرو متعلق به خود است. اما به عنوان یک ساختار ذاتاً پیچیده، همیشه اینطور نیست. اکتشافات فضایی باید همیشه در ارتباط با توپ، هم تیمی ها و حریف باشد.

    در واقع هیچ استدلالی بهتر از فضا برای ساختار چهارچرخه وجود ندارد. به هر حال، فضای در دسترس یا در دسترس یک بازیکن نتیجه مستقیم موقعیت قرارگیری همبازیان، توپ و حریفان است. به عنوان مثال، تیم های مدافع نه تنها باید برای پوشاندن سوراخ ها به صورت جداگانه کار کنند، بلکه باید به طور جمعی برای فشرده کردن زمین و محدود کردن نفوذ کار کنند. سپس موقعیت خود را طوری تنظیم می کنند که با حرکت توپ و حرکت حریف مطابقت داشته باشد.

    در طرف دیگر طیف، پیدا کردن هر درجه ای از فضا در مقابل یک بلوک پایین، که برای پوشش تمام راه های فضا از طریق مرکز زمین کار می کند، برای یک تیم می تواند بسیار دشوار شود. فضا ممکن است فقط به طور گسترده در دسترس باشد و فقط برای لحظه ای قبل از بسته شدن مجدد.


    هدف این است که توپ را به سرعت بین هم تیمی ها جابه جا کنید تا قفل های لحظه ای باز شود، که سپس می توان از نقاط ضعف حریف استفاده کرد. به همین دلیل است که حرکت اغلب می تواند فضا را نه تنها برای بازیکن مورد نظر، بلکه برای بازیکنان اطراف موقعیت نیز باز کند. وقتی یکی حرکت می کند (مثلاً هم تیمی، توپ یا حریف)، دیگری تقریبا همیشه واکنش نشان می دهد و شرایط را تغییر می دهد. زمانی که شرایط تغییر می کند، فضا اغلب از همین مسیر پیروی می کند. به همین دلیل است که مربیان، تحلیلگران و هواداران دیوانه اغلب در مورد لزوم گرفتن فضا به محض در دسترس شدن صحبت می کنند. اما این در مورد اول خواندن وضعیت و شناسایی بهترین تصمیم بر اساس رقبا است.

     

    بهترین های این هنر نه تنها در یافتن فضا در زمین زمانی که به وضوح در معرض دید قرار می گیرند، زیرک هستند. آنها در یافتن فضایی زیرک هستند در حالی که به ظاهر در دسترس آنها نیست. در اینجا مثالی وجود دارد که در آن دیوگو جوتا کاملاً شناور می شود تا با سانتری از اندی رابرتسون مطابقت کند. او از سمت کور مدافع نزدیک می شود و تا زمانی که او وصل می شود نیم یاردی جلوتر از مدافع پیدا می کند.

     

     


    فضا برای بهره برداری در بهترین حالت حداقل بود، اما فوروارد پرتغالی با کیفیت حرکت خود (هم در زمان بندی و هم در جهت) فضا را برای خود ایجاد کرد. برای مدافعی که به طور لحظه ای موقعیت خود را قبل از ارسال رابرتسون بررسی کرد، این یک حرکت غیرقابل پیش بینی بود. جوتا قبلاً در کنار مدافع مورد نظر قرار داشت و می توانست به سادگی در آنجا بماند. او در دورتر شدن از دروازه، زاویه سخت تری را برای خود ایجاد می کند تا توپ را به پشت دروازه بکوبد. اما با تشخیص قدرت هوایی و شکاف کوچکتر بین مدافع تنومند و چارلی تیلور (مدافع چپ برنلی)، این ریسک ارزش پاداش را دارد.


    او به سرعت جلوی Mee می زند، جایی که شکاف بزرگتری ظاهر می شود. سپس به طور لحظه ای فضا و زمان کافی برای چرخاندن سر خود برای اتصال به صلیب پیدا می کند. این یک بهره برداری درخشان از فضا است که با تصمیمی چند ثانیه ای جوتا هدایت می شود جایی که مهارت او در نهایت جستجوی فضا را آسان تر می کند. اما همچنین ارزش شناخت بازیکنان حریفی که با آنها روبرو هستید و نقاط قوت هم تیمی هایتان را برجسته می کند.

    نتیجه

    هیچ چیزی در فوتبال بدون درک توپ، حریف، هم تیمی ها و فضا نمی تواند وجود داشته باشد (اگر بخواهید به اختصار BOTS!). در حالی که ممکن است هرگز یک پاسخ صریح برای هر مشکل فوتبالی وجود نداشته باشد، بازیکنان می توانند از طریق حافظه عضلانی، تجربه، خودکارسازی، هوش محض و مطالعه نکات موجود در این مقاله به اندازه کافی تصمیم گیری را ارزیابی کنند. اما همین بازیکنان، تحلیل‌گران و مربیان باید ماهیت چهارچرخه پشت سر هم ریشه‌دار و بازی و نحوه همزیستی همگی آنها برای کار در هماهنگی را نیز بشناسند.

     

    باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتری را به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.

     

    ثبت نام در بهترین باشگاه و مدرسه فوتبال استان البرز و کرج FCDORFAK BEST SOCCER SCHOOL IN ALBORZ AND KARAJ 

     

     

    نظر خود را وارد نمایید.