بسته
(0) کالا
هیچ محصولی در سبد خرید شما وجود ندارد.
بخش های آکادمی فوتبال دُرفَک البرز
    فیلترها
    Preferences
    جستجو

    صدای مربیان فوتبال: والتر ماتزاری (دریایی از دانش)

    صدای مربیان فوتبال: والتر ماتزاری (دریایی از دانش)

    صدای مربیان فوتبال: والتر ماتزاری (دریایی از دانش)

    والتر ماتزاری

    مدیر، ۲۰۰۱

    چند اصل کلیدی وجود دارد که باعث شده من بتوانم در بیش از ۷۰۰ بازی به عنوان مربی حضور داشته باشم.

    مهم‌ترین آنها احترام به نقش دیگران است. در واقع، وقتی از مرکز آموزش ملی فدراسیون فوتبال ایتالیا در کوورچیانو فارغ‌التحصیل شدم، با پایان‌نامه‌ای در مورد نقش و مسئولیت‌های دستیار مدیر فارغ‌التحصیل شدم. از آن زمان، برایم روشن شده است که هر سطح از ساختار یک باشگاه نیاز به تعیین، توسعه و انجام وظایف دارد، بدون هیچ دخالتی.

    این اصل بود که مرا قادر ساخت تا از نردبان مدیریتی بالا بروم و در این مسیر موفقیت‌های زیادی کسب کنم. دوران مربیگری من با تیم جوانان بولونیا آغاز شد و من افتخار می‌کنم که تنها پس از چهار سال مربیگری در سری آ بودم. در طول این مسیر، من در لیگ‌های چهارم، سوم و دوم ایتالیا مربیگری کردم. هر فصل یک پیشرفت بود که منجر به لیگ برتر ایتالیا و بعداً لیگ برتر انگلیس شد. حتی بهترین مربیانی که در لیگ‌های پایین‌تر شروع به کار کردند، معمولاً برای سازگاری، رشد و رسیدن به اوج به زمان بیشتری نیاز دارند. این برای من یک پیشرفت بزرگ بود.


    قبل از اینکه مربی شوم، والتر ماتزاری در دهه 1980 به عنوان بازیکن در سری آ با امپولی بازی کرد.


    این دوران از زمانی شروع شد که من تیم جوانان بولونیا را به فینال ملی رساندم. سپس پیشنهاد مربیگری تیم بزرگسالان آسیرئاله، یک باشگاه دسته چهارمی در آن زمان، را پذیرفتم، اما باشگاهی که در دوران بازیگری‌ام صعود به سری B را در آن تجربه کرده بودم. پس از یک فصل حضور در آنجا - در یک شهر ساحلی فوق‌العاده سیسیلی در دامنه کوه اتنا - پیشنهادی از پیستوئزه، در توسکانی، در دسته سوم دریافت کردم.


    فصل موفقی هم در آنجا بود که نقطه اوج آن شکست دادن امپولی، تیم سری آ، در جام حذفی ایتالیا بود. این اتفاق تیتر خبرها شد و فصل بعد توسط یک باشگاه دیگر توسکانی، لیورنو، استخدام شدم. این اتفاق مرا به ساحل برگرداند، اما این بار در سری ب. من آنها را برای اولین بار در ۵۵ سال به سری آ رساندم، اما زمان استراحت نبود. در عوض، انتقال به یک باشگاه کوچک سری آ، رجینا، که در نوک ساحل کالابریا واقع شده است را پذیرفتم.

    هیئت مدیره رجینا به من وظیفه داد تا باشگاه را در سری آ نگه دارم. در سه فصل حضورم در آنجا به این هدف رسیدم و با معجزه فصل ۲۰۰۶/۰۷ به پایان رسید. ما آن فصل را با کسر ۱۵ امتیاز - که در نهایت به ۱۱ امتیاز کاهش یافت - به دلیل رسوایی کالچوپولی شروع کردیم. در نهایت، در روز آخر با پیروزی ۲-۰ مقابل قهرمان تازه تاجگذاری شده اروپا، آث میلان، از سقوط جلوگیری کردیم. این دستاوردی بود که باعث شد ۷۰ هزار نفر در خیابان‌های رجیو کالابریا، شهری که رجینا در آن مستقر است، جشن بگیرند.

    «با این «سه تنور»، ما ناپولی را به بهترین دورانی که از زمان دیه‌گو مارادونا تجربه کرده بود، رساندیم.»

    همچنین این اتفاق باعث شد جایزه برگاموتو دِ اورو - «برگاموت طلایی» - را که شهروندی افتخاری رجیو کالابریا است، دریافت کنم. دریافت این جایزه که معمولاً به کسانی که افتخار و ثروت را به شهر می‌آورند، اهدا می‌شود، هنوز هم احساسات وصف‌ناپذیری به من می‌دهد. مردم آنجا مرا پذیرفتند و همیشه باعث شدند احساس کنم که یکی از خودشان هستم. از آن زمان تاکنون طرفدار رجینا بوده‌ام، به همین دلیل است که دیدن تلاش آنها برای بازیابی جایگاهشان در نقشه فوتبال برایم دردناک بوده است.

    با این وجود، من تجربه‌ای را که با هم به اشتراک گذاشتیم - بهترین احساسات در تاریخ باشگاه - گرامی می‌دارم. خاطراتی که برای همیشه حفظ خواهم کرد، درست مانند خاطراتی که از سمپدوریا - باشگاه دیگری از شهری کنار دریا - دارم.

    تنها در عرض دو فصل، تیمی ساختیم که به لیگ اروپا راه یافت، جایی که سویا را شکست دادیم و به جمع ۱۶ تیم برتر رسیدیم. همچنین به فینال کوپا ایتالیا ۲۰۰۹ رسیدیم و پس از تساوی ۱-۱ در ضربات پنالتی به لاتزیو باختیم. این بهترین دوران سمپدوریا از دوران طلایی دهه ۱۹۸۰ و اوایل ۱۹۹۰ بود، زمانی که آنها تنها اسکودتوی خود را به دست آوردند و به فینال جام باشگاه‌های اروپا رسیدند.

    آنتونیو کاسانو دو دوره با سمپدوریا بازی کرد و همچنین برای رئال مادرید، رم، آث میلان و اینتر بازی کرد و ۳۹ بازی ملی برای ایتالیا انجام داد.
    و در سمپدوریا بود که من این فرصت را داشتم که بازیکنان مهمی مانند آنتونیو کاسانو را مربیگری کنم. او که یک بازیکن بین‌المللی ایتالیایی بود، به تازگی رئال مادرید را ترک کرده بود، جایی که به دلیل کمبود تمرین و بازی کمی اضافه وزن پیدا کرده بود. با این حال، او خیلی زود به یکی از بازیکنان کلیدی ما تبدیل شد. یک مهاجم فوق‌العاده با استعداد با مهارت الهام‌بخش، اما می‌توانست شخصیتی عجیب و غریب باشد. بنابراین متعهد شدم که اصول و دیدگاهم را به او منتقل کنم. من روزانه و به طور مضاعف تلاش می‌کردم تا او را در مسیر درست نگه دارم. این تلاشی بود که او با عملکردش به طور گسترده جبران کرد.

    مدیریت کاسانو به من اعتماد به نفس زیادی داد تا چالشی را که هنگام پیوستن به ناپولی در تابستان ۲۰۰۹ با آن روبرو بودم، بپذیرم. در آنجا، با یک ستاره جوان آرژانتینی، مهاجم ازکیل لاوتزی، آشنا شدم. دو سال کوچکتر، هم‌تیمی با استعداد او، هافبک اسلواکیایی، مارک همشیک، بود. و فصل بعد، مهاجم اروگوئه‌ای، ادینسون کاوانی.

    با این «سه تنور»، ما ناپولی را به بهترین دورانی که از زمان دیه‌گو مارادونا در دو دهه قبل تجربه کرده بود، رساندیم.

    لاوتزی - که قبلاً بازیکنی خلاق و بدون مهارت گلزنی زیاد بود - با بازی در ترکیب من، شروع به زدن گل‌های دو رقمی مداوم کرد. در همین حال، کاوانی به عنوان یک گلزن، درخشش چشمگیری داشت و در سه فصل حضورش در این باشگاه، ۳۳، ۳۳ و ۳۸ گل به ثمر رساند. پاری سن ژرمن، لاوتزی را با ۳۳ میلیون یورو و کاوانی را با ۷۰ میلیون یورو خریداری کرد که به طور چشمگیری به امور مالی ناپولی کمک کرد.

    «هر جا که رفتم، از قبل به هیئت مدیره اطلاع دادم که در مورد اصولم بسیار جدی هستم.»

    وقتی من آمدم، باشگاه بازیکنانی از تیم‌های میانه جدول سری آ جذب می‌کرد. عملکرد ما باعث شد که آنها بازیکنانی از جمله گونزالو هیگواین، پپه رینا و خوزه کایخون را از غول‌های اروپایی بارسلونا، لیورپول و رئال مادرید جذب کنند. موفقیت در زمین بازی تأثیر آبشاری داشت که به نفع امور مالی باشگاه بود.

    فصل قبل از پیوستن من، ناپولی دوازدهم شده بود. در سال اول، این رتبه را به ششم، سپس سوم - راهیابی به لیگ قهرمانان - و در نهایت دوم رساندیم، در حالی که در آخرین فصل حضورم، گوران پاندف از اینتر را جایگزین لاوتزی کردیم. اما بهترین خاطره‌ای که دارم، فینال کوپا ایتالیا ۲۰۱۲ در ورزشگاه المپیکوی رم است. در آنجا، ما با یوونتوس آنتونیو کونته روبرو شدیم که با ۳۸ بازی بدون شکست، اسکودتو را برده بود.

    در آن فینال، ما با شایستگی ۲-۰ پیروز شدیم - اولین جام باشگاه از زمان قهرمانی لیگ با مارادونا ۲۲ سال قبل. با بردن جام به ناپل برای جشن گرفتن، همه ما احساسات دیوانه‌واری را تجربه کردیم که هواداران ناپولی شاید فقط در زمان مارادونا و بعداً در زمان قهرمانی اسکودتو در سال ۲۰۲۳ تجربه کرده بودند.

    ماتزاری در میان صحنه‌های شادی پس از پیروزی ناپولی در کوپا ایتالیا مقابل یوونتوس جشن می‌گیرد. نایب قهرمان اولین تیمی بود که در یک فصل ۳۸ بازی سری آ شکست‌ناپذیر ماند. 

     

     

    با تجربه من در ناپولی، الگوی دوران حرفه‌ای من در یک منحنی صعودی مداوم بود، اما الگوی دیگری نیز وجود داشت. من اغلب به شوخی می‌گفتم که برای موفقیت باید به دریا نزدیک باشم. من در جزیره البا، یک صخره کوچک قورباغه‌ای شکل بین توسکانی و کورسیکا، بزرگ شده بودم. در آنجا، امواج به شور و اشتیاقی که در خون ما بود، نمک می‌افزودند - شور و اشتیاقی که توانسته بودم به بازیکنانم منتقل کنم، به طوری که آنها تمام تلاش خود را در زمین انجام می‌دادند. این شور و اشتیاقی بود که هواداران باشگاه‌های جنوبی ایتالیا که من مدیریتشان را بر عهده داشتم، یعنی آچیرئاله، رجینا و ناپولی - و همچنین باشگاه‌های ساحلی لیورنو و سمپدوریا - که اگرچه جنوبی نبودند، اما به همان اندازه پرشور بودند، در آن سهیم بودند.

    اما جدای از شوخی، موفقیت من تا آن زمان به دقت و شفافیت بستگی داشت. هر جا که می‌رفتم، از قبل به هیئت مدیره اطلاع می‌دادم که در مورد اصولم بسیار جدی هستم. پس از امضای قرارداد و تعهد، خستگی‌ناپذیر برای باشگاه کار می‌کردم، اما اولویت همیشه باید کار در زمین باشد. زیرا تا آن زمان در دوران حرفه‌ای‌ام، ترازنامه، اعتبار و ارزش رسانه‌ای هر باشگاهی که مدیریتش را بر عهده داشتم، به طور چشمگیری از نتایج ما سود برده بود.

    اولین اخراج من در نقش بعدی‌ام، در اینتر - بله، در شهری بدون دریا! در آنجا، توسط ماسیمو موراتی، رئیس قدیمی باشگاه، منصوب شده بودم. در اولین فصل حضورم، با وجود مشکلات مالی فراوان، پنجم شدیم، در حالی که تا رتبه دوم هم بالا رفته بودیم. اما موراتی باشگاه را فروخت و در بلاتکلیفی پس از آن، من پس از ۱۱ بازی از فصل دوم اخراج شدم.

    "می‌توانستم منتظر پیشنهادهای معتبرتری باشم، اما چالش مربیگری واتفورد را پذیرفتم."

    با این حال، سرمربی که جایگزین من شد، نتوانست نتایج بهتری کسب کند. در واقع، اینتر چهار سال دیگر طول کشید تا به لیگ قهرمانان اروپا بازگردد و هفت سال طول کشید تا یک جام کسب کند. با نگاهی به گذشته، فصل مربیگری من در دوران سختی برای باشگاه نسبتاً موفق بود. در فصل‌های قبل و بعد از مربیگری من، آنها نهم و هشتم شدند.

    با وجود آن ناامیدی، مصمم بودم که به اوج برگردم. می‌توانستم منتظر پیشنهادهای معتبرتری باشم، اما چالش مربیگری واتفورد در لیگ برتر را پذیرفتم - اولین و تا به امروز تنها تجربه مربیگری من در خارج از کشور. واتفورد باشگاهی است که در تاریخ اخیر خود تغییرات مدیریتی زیادی ایجاد کرده است. از بین ۱۶ سرمربی اخیر، من در حال حاضر یکی از تنها دو سرمربی هستم که یک فصل دوام آورده‌اند.

    در آن فصل 2016/17، برای اولین بار از زمان اوج باشگاه در دهه 1980، ما منچستریونایتد و آرسنال را در لیگ در خارج از خانه شکست دادیم. ما همچنین قهرمان لیگ برتر، لستر سیتی، و اورتون، تیم راه یافته به اروپا را شکست دادیم. همه باشگاه‌هایی که انتظارات بسیار بالاتری از ما داشتند. پس از پیروزی مقابل اورتون در ماه دسامبر، ما در لیگ برتر هفتم شدیم. ما به راحتی سومین فصل متوالی را در لیگ برتر به دست آوردیم - چیزی که واتفورد قبلاً فقط یک بار به آن دست یافته بود. این یک روند هیجان‌انگیز در خارج از کشور بود که دوست دارم دوباره آن را تجربه کنم، اگر شرایط مناسب باشد.


    وقتی من به ... رفتم

    در اواسط فصل ۲۰۱۷/۱۸ به ایتالیا رفتم و به تورینو پیوستم، جایی که مالکش، اوربانو کایرو، همیشه مرا بسیار محترم می‌شمرد. در پایان فصل بعد، با توجه به نظرات من در مورد نقل و انتقالات و آماده‌سازی، ۶۳ امتیاز کسب کردیم - رکوردی در سری آ برای باشگاه از زمان معرفی سه امتیاز برای هر برد. در نیمه دوم آن فصل، امتیاز ما ۳۷ امتیاز بود که برای باشگاهی که معمولاً در میانه جدول قرار دارد، دستاوردی عظیم بود.


    با سه بازی مانده به پایان فصل، ما به سختی به آخرین سهمیه لیگ قهرمانان اروپا رسیدیم. با بازی مقابل یوونتوس، مدافع عنوان قهرمانی هفت دوره، ما شش دقیقه تا اولین برد خارج از خانه در دربی تورین پس از ۲۴ سال فاصله داشتیم. این بردی بود که می‌توانست ما را با آتالانتا، تیم چهارم جدول، برابر کند، اما کریستیانو رونالدو با یک ضربه سر بلند و خاص، بازی را به تساوی کشاند. رویای لیگ قهرمانان محقق نشد، اما ما به لیگ اروپا راه یافتیم. و من احساس می‌کردم یک مربی موفق هستم - کسی که اعتبار ملی و روابط دوستانه در طول بازی دارد.


    اما دنیای فوتبال در حال تغییر بود و من هم ناخودآگاه تغییر می‌کردم. با تلاش برای کمک به رؤسای باشگاه‌هایی که با آنها دوست بودم یا جاهایی که دوستشان داشتم، اصولم را فراموش کردم و در اواسط فصل چالش‌ها را پذیرفتم. از آن زمان متوجه شدم که از بیرون سخت‌تر شده است که بفهمم آیا باشگاه‌هایی که دنبال من هستند واقعاً می‌توانند بهترین شرایط کاری را ارائه دهند یا نه.

    "حیف شد، چون سه ماه فرصت داشتم با خویچا کواراتسخلیا کار کنم."

    به عنوان مثال، سال گذشته ناپولی مدافع عنوان قهرمانی بود، اما وقتی در ماه نوامبر پس از شکست خانگی مقابل امپولی از من خواستند که هدایت تیم را بر عهده بگیرم، چند بازیکن مهم خود را فروخته بود. برای اولین بازی برگشتم، یک هفته کامل فرصت داشتیم تا با تیم کار کنیم و آتالانتا را 2-1 در خارج از خانه شکست دهیم - همان تیم قدرتمندی که بعداً در فصل قهرمان لیگ اروپا شد. با این حال، از آن روز به بعد، هر سه روز یکبار بازی‌های بزرگی انجام دادیم و دیگر زمانی برای تمرین نداشتیم.

    در ژانویه ویکتور اوسیمن و آندره-فرانک زامبو آنگویسا را ​​به جام ملت‌های آفریقا از دست دادم. ما همچنین الیف الماس، یکی از متعهدترین و بااستعدادترین بازیکنانمان را که سه امتیاز مقابل آتالانتا را برای ما به ارمغان آورده بود، فروختیم. ما خوب بازی کردیم، اما به دلیل مصدومیت‌ها و به ویژه غیبت اوسیمن، در گلزنی مشکل داشتیم.

    خویچا کواراتسخلیا اولین گل ناپولی را در پیروزی مقابل آتالانتا در نوامبر 2023 به ثمر رساند.
    نتایج ما را رها کرد و در فوریه من اخراج شدم. حیف شد، زیرا به مدت سه ماه فرصت داشتم با خوویچا کواراتسخلیا کار کنم. او بازیکنی با شدت، سخاوت و استعداد لاوتزی است، اما پتانسیل گلزنی بالاتری دارد.

    از آن زمان، هر پیشنهادی را که مطابق با نیازهای من نیست، رد کرده‌ام. من هنوز آتش درونم را دارم و باتجربه‌تر و ماهرتر از همیشه هستم. می‌خواهم با پذیرفتن پروژه‌ای که می‌توانم از ابتدا با پایه و اساس شرایط شفاف روی آن کار کنم، این را ثابت کنم. زیرا این روشی است که من به نتایج رسیده‌ام و درآمد و اعتبار باشگاه‌ها را افزایش داده‌ام.

    «به نظر من صرف نظر از سیستم، تفسیر فوتبال کاملاً شبیه به هم می‌شود»

    و به همین دلیل است که من با مطالعه‌ی سایر مربیان، بیشتر به دنبال ارتقای مهارت‌ها بوده‌ام. به همین دلیل، از موفقیت سیستم ۳-۵-۲ - یا ۳-۴-۳ - خوشحال شده‌ام. در ایتالیا، به لطف نتایج فوق‌العاده‌ای که جیان پیرو گاسپرینی با آتالانتا و سیمونه اینزاگی در اینتر به دست آوردند، اکنون این سیستم، سیستم اصلی است. با افتخار می‌گویم که احساس می‌کنم تا حدودی پیشگام این سیستم هستم، زیرا تقریباً ۲۰ سال پیش آن را در رجینا پذیرفتم. قبل از من، فقط آلبرتو زاکرونی در میلان و اودینزه و رنزو اولیویه در بولونیا کار مشابهی انجام داده بودند.

    حالا از تماشای اینتر اینزاگی که از مهارت‌های تهاجمی الساندرو باستونی و بنجامین پاوارد به عنوان مدافعان میانی استفاده می‌کند و گزینه‌هایی را در خطوط مهاجم اضافه می‌کند، لذت می‌برم. من قبلاً در ناپولی با هوگو کامپانیارو، که یک مدافع بسیار همه‌کاره بود، روی همین ایده‌ها کار می‌کردم.

     

    با این حال، به نظر من صرف نظر از سیستم بازی، تفسیر فوتبال کاملاً شبیه به هم می‌شود. همه مربیان می‌خواهند در جلو زمین باشند و وقتی توپ از دست می‌رود، با تهاجمی آن را پس بگیرند. هدف همه ما این است که با اولویت دادن به پاس‌های کوتاه، تا حد امکان مالکیت توپ را حفظ کنیم. رسانه‌ها آن را به عنوان موج جدیدی ستایش کرده‌اند، اما اینها اصولی هستند که من مدت‌هاست به آنها پایبند بوده‌ام - به عنوان مثال در تورینو در سال 2018.

    یا در ناپولی، جایی که این رویکرد را با زیرکی استراتژیک‌تری ترکیب کردیم. ما تا زمانی که گل بزنیم، تهاجمی عمل می‌کردیم، سپس چیزی را که بازیکنانم می‌توانستند درک کنند، علامت می‌دادم و کمی عمیق‌تر دفاع می‌کردیم تا لاوتزی، کاوانی و همشیک را که در فضاهای بازتر کشنده بودند، آزاد کنیم. این باعث شد ما چندین بار باشگاه‌های بزرگی مانند یوونتوس، میلان، اینتر، لاتزیو و رم را با نتایج ۳-۰ یا ۳-۱ شکست دهیم. اما اگر همه فوتبال مبتنی بر مالکیت توپ با پاس‌های کوتاه بازی کنند و هرگز طرح بازی را تغییر ندهند، آیا هواداران از آن لذت می‌برند یا در نهایت خمیازه خواهند کشید؟

    شاید من

    ۶۳ ساله هستم و انتخاب‌های ناموفقی را پشت سر گذاشته‌ام، اما ایده‌های من همیشه جواب داده‌اند و مثل همیشه مرتبط هستند - با کمی اصلاحات برای بازی مدرن. این به من اعتماد به نفس می‌دهد تا با ذهنی جوان و مهارت‌هایی که به‌روز شده‌اند، چالش‌های جدیدی را بپذیرم. بعد از بیش از ۷۰۰ بازی، بیش از هر زمان دیگری مشتاق تدریس بازی فوتبال هستم.

    برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را  مطالعه کنید. 

    باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید. 

     

    ثبت نام در بهترین باشگاه و مدرسه فوتبال استان البرز و کرج FCDORFAK BEST SOCCER SCHOOL IN ALBORZ AND KARAJ

    نظر خود را وارد نمایید.