اصول تاکتیکی سر الکس فرگوسن از زبان رنه مئولنستین دستیار اول فرگوسن در منچستریونایتد
اصول تاکتیکی سر الکس فرگوسن
RENÉ MEULENSTEEN
مربی تیم اول، منچستریونایتد، 2007-2013
سر الکس فرگوسن همیشه می گفت: "اگر بتوانید به بازیکنان اجازه دهید تا با نقاط قوت خود بازی کنند و بتوانید آنها را قدرتمند کنید، آنها کنترل بازی را در دست خواهند گرفت. آنها به اندازه کافی خوب هستند که این کار را انجام دهند."
او این انعطاف را با بازیکنان داشت. با قاشق به آنها غذا نداد. زمانی که سرمربی تیم اصلی منچستریونایتد شدم، این برای من کاملا واضح بود.
مئولنستین در سال 2001 به عنوان مربی جوانان به یونایتد پیوست و در سال 2007 به عنوان مربی توسعه مهارت های فنی تیم اصلی بازگشت.
در آن زمان مرا به دفترش فراخواند. او گفت: "رنه." من مجبور نیستم به شما بگویم که چگونه جلسات تمرینی را انجام دهید. من می بینم که بازیکنان چگونه پاسخ می دهند. عالی است."
اون پیش میرفت. اما من فقط میخواهم مطمئن شوم که همه ما از یک صفحه سرود میخوانیم، که از دریچهای مشابه نگاه میکنیم.
وقتی چشمانم را می بندم و بهترین منچستریونایتد را می بینم، این چیزی است که می بینم.
سپس او شروع به استفاده از فلیپ چارتی کرد که در دفترش داشت، همانطور که به من گفت چه می خواهد.
"مهم ترین جنبه مالکیت ریتم است"
او گفت: «از نقطه نظر دفاعی، من میخواهم بتوانیم پرس بسیار بالایی داشته باشیم، بازیکنان خاصی یا مناطق خاصی را پرس کنیم، واقعاً تهاجمی.
در مواقع دیگر، من میخواهم که شاید کمی عمیقتر شویم. ما در یک منطقه خاص فشار می دهیم و سپس ممکن است به فضاهایی که برای ما باقی مانده است ضربه بزنیم.
ممکن است مواقعی پیش بیاید که مجبور شویم در یک بلوک بنشینیم و دفاع کنیم، اما همه چیز در مورد بازیابی و حفظ است و مطمئن شویم که میتوانیم با آن مقابله کنیم.»
کریستیانو رونالدو در اولین فصل به عنوان مربی تیم اصلی مئولنستین، 42 گل در 49 بازی به ثمر رساند و اولین توپ طلای خود را برنده شد.
صفحه بعدی در فلیپ چارت او: در اختیار.
لینک مرتبط: خرید آنلاین کتاب روش موفقیت آمیز منچستریونایتد
او به من گفت: "مالکیت کلیدی است." به این ترتیب شما ابتکار عمل را به دست می گیرید. وقتی شروع به تبدیل این ابتکار به موقعیت های گلزنی، موقعیت ها و گلزنی می کنید، به این ترتیب کنترل بازی را به دست می گیرید.
و برای من، مهمترین جنبه مالکیت، ریتم است. به تمام تیم های برتر، گذشته و حال نگاه کنید. سپس به هافبک های برتر، گذشته و حال نگاه کنید. آنها توانایی ایجاد ریتم، حفظ ریتم یا تغییر ریتم را دارند.
ما باید بتوانیم با بازیکنانی که در زمین داریم با ریتم های مختلف بازی کنیم.
"من میخواهم حملات ما را با سرعت، قدرت، نفوذ و غیرقابل پیشبینی ببینم."
او چند قانون طلایی در آن مالکیت داشت که آنها را مشخص کرد. همیشه این بود: "به جلو فکر کنید، به جلو نگاه کنید، به جلو بازی کنید، با هدف شکستن خطوط، یافتن جیب ها یا فضای پشت چهار، بسته به عمق یا بلندی حریف."
قانون طلایی دیگر این بود: "اگر مدافعان میانی، مدافعان کناری یا هافبک ها زمان بازی کردن با توپ را داشته باشند و فشاری روی توپ نباشد، من می خواهم دونده ها را ببینم. من می خواهم مردمی را ببینم که از مناطق وسیع به جیب می آیند. من میخواهم مدافعان کناری را ببینم که جلو میروند و وینگرها در پشت سر میدوند."
در پنج فصلی که مئولنستین به عنوان مربی تیم اصلی با فرگوسن حضور داشت، وین رونی 120 گل به ثمر رساند.
آخرین صفحه در فلیپ چارت همه چیز درباره حمله بود.
اگر من حمله یونایتد را ببینم، میخواهم شاهد حمله ما با سرعت، قدرت، نفوذ و غیرقابل پیشبینی باشم.»
در آن، ما سیستم های خاصی داشتیم. 4-3-3 را بگیرید. اگر با رایان گیگز در سمت چپ و مثلاً کریستیانو رونالدو در سمت راست بازی کنیم، این کار کاملاً متفاوت خواهد بود، در مقایسه با آنتونیو والنسیا در سمت راست و شاید نانی در سمت چپ.
"فرگوسن بسیار، بسیار انعطاف پذیر و با فکر باز بود"
اینجاست که انعطاف تاکتیکی با ما همراه شد. در اینجا بود که تصمیم گرفتیم که آیا میخواهیم وینگرها در باکس باشند و مدافعان کناری از بالای صفحه. یا اگر میخواستیم مدافعان کناری کمی صافتر و درونتر بمانند، تا وینگرها بتوانند از خط پایین بیایند، و ما از خط هافبک دویدیم. تغییرات زیادی در آنجا وجود داشت.
فرگوسن در مورد اینکه چگونه میتوانیم از موقعیتها استفاده کنیم، بسیار بسیار انعطافپذیر و با ذهن باز بود. برای مثال، به یاد دارم که قرار بود یک بازی جام حذفی را در خانه مقابل آرسنال انجام دهیم و مصدومیت های زیادی داشتیم.
ما می دانستیم که آرسنال تحت رهبری آرسن ونگر هرگز تغییر نخواهد کرد. آنها همیشه یکسان بازی می کردند و از عقب بازی می کردند. آنها مانند سسک فابرگاس و رابین ون پرسی یا بعداً با میکل آرتتا و سانتی کازورلا پیوندی از عقب به جلو داشتند.
بنابراین ما همیشه مطمئن بودیم که وقتی با آرسنال بازی میکردیم، پرس میکردیم. با این حال، در این موقعیت، ما چند بازیکن را از دست دادیم. چه کار کردیم؟ ما رافائل و فابیو، دو برزیلی را در جناح راست و چپ قرار دادیم و دارون گیبسون را در خط میانی و وین رونی و چیچاریتو [خاویر هرناندز] در جلو داشتیم.
"کلید همیشه این
ما به بازیکنانمان اجازه می دهیم تا با قدرت خود بازی کنند."
این بدان معنا بود که ما بازیکنان بسیار تهاجمی در آینده داشتیم که کاملاً زندگی آرسنال را تحت فشار قرار دادند. ما آن بازی را 2-0 بردیم. این تنها نمونه کوچکی از انعطاف تاکتیکی است که ما داشتیم.
با عمر طولانی فرگوسن در باشگاه، او نمی توانست از این نظر سفت و سخت باشد. او نمی توانست آن را حفظ کند. اگر با زمان حرکت نکنید و با ذهن باز فکر نکنید، نمی توانید زنده بمانید.
سر الکس فرگوسن در 39 سال مربیگری 50 جام را در چهار باشگاه به دست آورد.
اما نکته کلیدی همیشه این بود که اطمینان حاصل کنیم که به بازیکنانمان اجازه میدهیم تا با قدرت خود بازی کنند. برای اینکه مطمئن شویم آنها از نقطه نظر دفاعی چه می خواهیم. ما بسیار ساختارمند بودیم.
خیلی واضح بود که ما چه میخواهیم. از نقطه نظر مالکیت و رفتن به جلو، همه به نفع خلاقیت و خودانگیختگی بود تا این غیرقابل پیش بینی بودن در بازی رو به جلو ایجاد شود.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، بهترین مدرسه فوتبال و آکادمی فوتبال استان البرز و کرج، از بازیکنان مستعد و پرتلاش استان البرز و کرج، عضویت می پذیرد. این باشگاه تلاش دارد تا همگام با تمرینات روز آکادمی های فوتبال برتر دنیا، استعدادهای بهتری را پرورش داده و به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند.