آنالیزلیورپول تحت هدایت آرنه اسلات در 24-25: تجزیه و تحلیل تاکتیکی
توسط سعید رنجبر مربی و مدیر آکادمی فوتبال درفک البرز
مقدمه
لیورپول در حال حاضر صدرنشین لیگ برتر انگلیس و همچنین، صدرنشین لیگ فرمت جدید لیگ قهرمانان اروپا است. یورگن کلوپ، سرمربی افسانه ای، باید یکی از سخت ترین اتفاق ها باشد، اما آرنه اسلات با نشان دادن نتایج به آنها بسیاری از هواداران فوتبال را شگفت زده کرد.
یکی از ویژگی های کلیدی لیورپول فعلی این است که حتی اگر آنها در نیمه اول با مشکلاتی مواجه شوند، می توانند شکل پرسینگ یا موقعیت های مالکیت خود را برای یافتن راه حل تغییر دهند.
مقابل لورکوزن در لیگ قهرمانان اروپا به دلیل عدم فشار روی توپ در نیمه اول تحت تسلط حریف بود اما در نیمه دوم تصمیم گرفتند که نفر به نفر را پرس کنند که مجبور شدند توپ را دور بزنند و لیورپول به لحظه خود رسید و در این نیمه 4 بار دروازه حریف را باز کرد. به عنوان مثال دیگر، علاوه بر این، در بازی لیگ مقابل برایتون در آنفیلد، آنها در نیمه اول با نتیجه 1-0 شکست خوردند، اما شکل پرسینگ را تغییر دادند تا فشار بیشتری روی توپ اعمال کنند و ترنت الکساندر-آرنولد موقعیت خود را باریکتر کرد تا دومینیک زوبوسلای و الکسیس مک آلیستر را بالاتر ببرند تا حمله خود را تقویت کنند، که باعث شد تا بازی 2-1 برگردد.
حتی با وجود انعطاف پذیری در تاکتیک ها، کیفیت فردی در جلو تهدید اصلی است. از 31 گلی که آنها در لیگ و لیگ قهرمانان به ثمر رساندند، 8 گل از بازپس گیری توپ در یک سوم دفاعی و انجام ضدحملات سریع به ثمر رسید که بیش از یک چهارم کل گل های آنها را به خود اختصاص داده است. از نیمه دفاعی خود، آنها می توانند در فضای پشت خط دفاع حریف بازی کنند، جایی که محمد صلاح، لوئیس دیاز یا داروین نونیز به راحتی از مقابل حریف می دوند تا توپ را به دست آورند و در عرض چند ثانیه دروازه بان حریف را شکست می دهند تا گل بزنند. مهم نیست که حریفان چقدر به جلو می روند و بر لیورپول مسلط می شوند، همیشه در خطر دریافت گل از هیچ هستند.
در این مقاله وبلاگ آموزشی درفک قرار است لیورپول تحت هدایت سرمربی خود آرنه اسلات مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا مشخص شود چرا آنها در این فرم خوب هستند و سعی می شود دریابیم که آیا نقاط ضعفی وجود دارد یا اینکه چگونه لیورپول می تواند حتی بهتر پیشرفت کند.
ترکیب های اخیرلیورپول آرنه اسلوت:
در اینجا بازیکنان اصلی لیورپول برای چند بازی اخیر آورده شده است.
حضور جفت هافبکها، مک آلیستر و رایان گراونبرچ برای تیم اسلات بسیار حیاتی هستند، زیرا مک آلیستر خود را پشت خط پرس حریف قرار میدهد تا بر فشار حریف در مالکیت توپ غلبه کند و توانایی گراونبرچ برای پوشاندن خط میانی وسیع هنگام پرس کردن، کلید قرمزها هستند. به خصوص، شکل آنها در مالکیت بسته به مکانی که مک آلیستر در آن قرار دارد شبیه 4-1-2-3 یا 4-2-3-1 است، اما به طور کلی، آنها سازماندهی یک 4-4-2 خارج از مالکیت دارند، بنابراین تمام گرافیک های بالا آنها را در 4-2-3-1 نشان می دهند به جز بازی جام حذفی مقابل برایتون که هیچ مهاجمی در مقابل برایتون وجود نداشت.
از اینجا تاکتیک های لیورپول تحت هدایت آرنه اسلات به طور مفصل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
لیورپول آرنه اسلات با در اختیار داشتن توپ:
اگرچه شکل مالک توپ بسته به موقعیت مک آلیستر میتواند 4-2-3-1 یا 4-1-2-3 باشد، اما هنگام بازی از عقب، او اغلب عمیقتر میماند تا خط عبور را به دروازهبان یا مدافعان میانی ارائه دهد و با گراونبرخ Gravenberch در عمق میانی، دابل پیوتها را تشکیل دهد.
الگوی کلیدی برای دور زدن پرسینگ حریف، مک آلیستر است که در فضای بین دفاع چپ و وینگر حرکت می کند. دفاع کناری چپ، اندرو رابرتسون یا کنستانتینوس تسیمیکاس تمایل دارد نسبت به ترنت الکساندر-آرنولد در سمت راست به عمق بیشتری بیفتد تا فاصله بین دفاع چپ و وینگر چپ را برای ایجاد فضا افزایش دهد. این الگو اغلب در مک آلیستر کمی بالاتر قرار گرفته است دیده می شود.
پس از پیدا کردن مک آلیستر در آن فضا، او میتواند با یک مدافع کناری چپ که پس از بازی در فوروارد، یک و دو را بازی کند، یا توپ را از طریق هافبک دیگر یا مهاجمی که در وسط میافتد، به سمت مقابل تغییر دهد.
اینها الگوهای بازی ایدهآل در هنگام ساختن توپ از عقب هستند، اما تیمهای بیشتری اکنون نفر به نفر را تحت فشار قرار میدهند، که باعث میشود مک آلیستر پس از دریافت توپ در محوطه وسیع، رویارویی با مهاجمان را دشوار کند. از آنجایی که هنگام دریافت توپ باید با بیرون روبرو شود زیرا به سمت خط لمسی حرکت می کند، می تواند هدف پرس حریف باشد. در واقع، زمانی که او به شدت علامت گذاری می شود، لیورپول اغلب نمی تواند راه های دیگری برای پیشرفت با پاس های کوتاه پیدا کند و مجبور می شود طولانی بازی کند و امیدوار باشد که مهاجمان در دوئل ها پیروز شوند.
با این حال، قبل از بیرون انداختن توپ در این شرایط دشوار، یک قدم دیگر برای استفاده از فضای سمت چپ وجود دارد. هنگامی که Mac Allister عمیق تر است، 8 (یا 10) به سمت مخالف حرکت می کند تا به سمت چپ حرکت کند و اضافه بار ایجاد شود.
برای حریفان آسان است که مک آلیستر را از توپ دور نگه دارند، اما تقریباً غیرممکن است که با کسی که از یک طرف به طرف دیگر حرکت می کند در حالی که مک آلیستر را علامت گذاری می کند، کنار بیایید.
اگر هافبک دفاعی سمت توپ حریف در تصویر بالا از سوبوسلای پیروی کند، مک آلیستر آزاد خواهد بود که توپ را از مدافع چپ دارنده توپ دریافت کند. این می تواند برای او یک معضل باشد.
یکی از راههای ممکن و محبوب برای مقابله با آن، پرش یکی از مدافعان میانی برای علامتگذاری بازیکن اضافی در بین خطوط است. با این حال، این باعث می شود که خط دفاعی 3 از 1v1 باقی بماند، که اگر حریف این کار را انجام دهد، لیورپول به دنبال بهره برداری از آن خواهد بود.
آنها طولانی بازی می کنند و اغلب صلاح را هدف قرار می دهند و دریافت کننده آن را به فضای پشت خط دفاعی حریف می اندازد یا با مهاجمان دیگر بازی می کنند. از آنجایی که کیفیت فردی آنها یکی از بهترین های جهان است، که منشأ گل های فراوان آنها از انتقال تهاجمی از یک سوم دفاعی است، برای آنها منطقی است که به آن امیدوار باشند. با این حال، این احتمال زیاد نیست زیرا آنها کوتاه بازی می کنند و خطوط را یکی یکی می شکنند. بنابراین مانند بازیهای مقابل چلسی یا لورکوزن، اگر حریف بتواند مک آلیستر یا سایر 8 ها را مدیریت کند که در بین خطوط توپ را دریافت میکنند و در دوئلهای دفاعی پیروز میشوند، لیورپول احتمالاً از کمبود گزینههای بازی کردن از عقب رنج میبرد.
در خط هافبک هدف یکی است. آنها سعی می کنند 8 ها را در بین خطوط پیدا کنند و توپ را به وینگرها برسانند تا به یک سوم نهایی صعود کنند. مانند تراکم از پشت، مدافعان کناری تمایل دارند در عمق باقی بمانند تا وینگرهای حریف را به بیرون بکشانند تا فضا برای 8 ها ایجاد شود، که در بیرون تا در صورت تهاجمی بودن 8 ها در وسط، توپ را از مدافعان میانی حریف دریافت کنند.
به محض اینکه توپ به هر یک از وینگرها داده می شود، لیورپول سرعت خود را افزایش می دهد و تعداد زیادی دویدن به جلو خط دفاعی حریف را تهدید می کند.
در هر طرف چند تفاوت وجود دارد. وقتی وینگر چپ توپ را به دست میآورد، غالباً این مدافع چپ است، رابرتسون یا تسیمیکاس همپوشانی و اورلپ ایجاد میکنند تا گزینهای را برای نفوذ به محوطه ارائه دهند. از سوی دیگر، مهاجم یا 8 (یا می توان آن را 10 نامید) به جای الکساندر-آرنولد که ترجیح می دهد توپ را خارج از محوطه جریمه دریافت کند و آن را به آنجا برساند، از پشت می دود تا از فضای پشت استفاده کند.
نشان دادن سرعت حرکات آنها دشوار است، اما در کلام، آنها دویدن های سریع به جلو در پشت انجام می دهند و قبل از اینکه حریف بتواند شکل دفاعی خود را در محوطه جریمه سازماندهی کند، سانتر ارسال می کنند. البته، علاوه بر این، بازیکنان اغلب هر موقعیت را با هم عوض میکنند، به این معنی که شخص دیگری میتواند بسته به موقعیت این دوها را انجام دهد. اما نکته کلیدی برای آنها دویدن های رو به جلو برای شکستن خط عقب رقیبان است.
این اولین گزینه است. اگر وینگر روی توپ نتواند آنها را پیدا کند یا حریف بتواند یک بلوک دفاعی عمیق ایجاد کند، زیرا وینگرها اغلب در سمت مخالف پای غالب خود قرار می گیرند، می توانند سانترهای درون چرخشی را ارسال کنند که گزینه دوم است.
باز هم، مهاجمان در وسط، دویدن های رو به جلو را در فضای پشت خط دفاعی حریف ایجاد می کنند و سانترهای متحرک به سمت فضای جلوی دروازه برای مدافعان و دروازه بان دشوار است.
یافتن نمونههایی از گلها از این الگو بسیار آسان است و حتی یک گل از یک سانتر در چرخش وجود دارد که مستقیماً پشت تور را پیدا کرد. یا، وینگرها قادر به گرفتن ضربات قدرتمند از برش داخل هستند.
- مدرسه فوتبال در کرج
- بهترین مدرسه فوتبال در گوهردشت کرج
- بهترین مدرسه فوتبال در عظیمیه کرج
- بهترین مدرسه فوتبال در باغستان کرج
تا اینجای کار لیورپول از کمبود گل رنج نمی برد. به جز بازی مقابل ناتینگهام فارست در آنفیلد، آنها حداقل یک گل در این فصل به ثمر رساندند. این ممکن است به دلیل کیفیت مهاجمان باشد تا تاکتیک های تیمی، اما شکوفایی استعدادهای آنها نیز در این ورزش مهم است.
مهاجمان استعدادهای خود را شکوفا می کنند، اما الکساندر-آرنولد چطور؟ انطباق او از سبک بازی آرن اسلات یا استفاده بهتر از او می تواند برای لیورپول برای بهتر مالکیت توپ حیاتی باشد (البته الان واقعا خوب هستند).
خارج از مالکیت توپ:
لیورپول از زمانی که کلوپ باشگاه را بازسازی کرد به تهاجمی بودن در پرسینگ معروف بود و اسلات تا حدودی این سبک بازی خود را حفظ کرده است. آنها به طور مداوم توپ را تعقیب می کنند و حتی روی دروازه بان حریف از ضربات دروازه حریف فشار وارد می کنند یا توپ به عقب باز می شود. با این حال، آنها اغلب اولویت را حفظ شکل فشرده خود را برای شروع به فشار دادن به روشی سازمان یافته تر کرده اند.
همانطور که گفته شد به محض پخش توپ از روی ضربات دروازه حریف شروع به پرس می کنند. در این حالت، صلاح وینگر راست، خود را بالاتر از مهاجم قرار میدهد تا آماده اعمال فشار بر مدافع میانی چپ حریف به جای دفاع چپ مخالف باشد. در مقابل، وینگر چپ اغلب از مدافع راست حریف مراقبت می کند. مردی که این شکل نامتقارن را مدیریت می کند Gravenberch است که می تواند تمام عرض زمین را به تنهایی پوشش دهد.
گاهی اوقات ممکن است این الکساندر-آرنولد باشد که برای اعمال فشار بر مدافع چپ حریف گام بر می دارد، اما توانایی گراونبرچ برای جابجایی در سراسر زمین برای نزدیک شدن به بازیکنان یدکی حریف پشت صلاح یا حتی در طرف مقابل استثنایی است.
با این حال، از آنجایی که لیورپول در ابتدا ترجیح نمیدهد فرد به فرد بازی کند، و نمیخواهد مدافعان میانی از خط دفاع خارج شوند تا به بازیکنان یدکی حریف در بین خطوط نزدیکتر شوند، آنها گاهی اوقات به حریف اجازه میدهند که بیشترین استفاده را از اضافه بار در خط دفاعی داشته باشند. در این سناریو، اسلات اغلب به تیم اجازه میدهد که مرد به مرد پیش برود، بهویژه اینکه مک آلیستر میپرد تا یکی از هافبکهای دفاعی حریف را علامت بزند و مدافعان میانی خط دفاع را ترک میکنند تا بازیکنان یدکی حریف را محکم در بین خطوط مشخص کنند.
این ترفند اغلب پس از یک نیمه انجام می شود تا ترکیب مخالف را تنظیم کند، که یکی از دلایل تمایل آنها برای بهبود در نیمه دوم است. همانطور که گفته شد، لیورپول حفظ فرم جمع و جور را در اولویت قرار داده است، شاید از ابتدای بازی نخواهند فرد به فرد فشار دهند. با این حال، حتی زمانی که لیورپول در یک فرم فشرده است، حریفان اغلب به راحتی از آن عبور می کنند. بیایید دریابیم که چرا این اتفاق میافتد و چرا با وجود این اتفاق، گلهای کمتری دریافت کردهاند.
اساساً 10 نفر (بیشتر جونز یا سوبوسلای) در کنار مهاجم قرار می گیرند و یک 4-4-2 جمع و جور تشکیل می دهند. اما 4-4-2 کاملا گمراه کننده است، زیرا وینگرها اغلب خود را بالاتر از دو نفر جلو قرار می دهند، که بر روی پاس کردن خطوط عبوری به هافبک های دفاعی حریف از مدافعان میانی تمرکز می کنند. این نوع پرسینگ با 4-2-4 به جای 4-4-2 یکی از روندهای اخیر فوتبال است.
نکته کلیدی برای این کار این است که با بریدن خط عبور به نزدیکترین مدافع کناری بر روی مدافع میانی حریف فشار وارد کنید و او را مجبور کنید که به عقب بازی کند یا توپ را دور بزند. برای ایجاد فشار موفقیت آمیز، وینگری که بر روی دفاع میانی روی توپ فشار وارد می کند، باید به اندازه کافی سریع پرس کند تا به حریف اجازه ندهد توپ را باز کنترل کند و از عبور دقیق به مدافع کناری حریف جلوگیری کند. علاوه بر این، دو بازیکن جلو باید خطوط عبوری را به هافبکهای دفاعی حریف نشان دهند، زیرا پرس وینگر میتواند با پاسهای مدافع میانی به هافبک دفاعی و سپس به دفاع کناری شکست بخورد. این اغلب در مقابل لیورپول اتفاق می افتد.
اولاً، فشار وینگرها به اندازه کافی سریع نیست، ثانیاً، نونیز در غربالگری هافبک های دفاعی حریف خوب نیست، و در آخر، هافبک دفاعی (مک آلیستر در تصویر بالا) اغلب به جای مدافعان میانی به بازیکن حریف در جلوی خط دفاعی نگاه می کند و قادر به پریدن هافبک دفاعی حریف نیست. اگرچه آخرین مورد نیز مربوط به پرس بالا در برابر ضربات دروازه حریف بود.
آنها با وجود اینکه در پرسینگ با مشکل مواجه هستند، تنها 0.84 گل مورد انتظار را برای حریف در 90 دقیقه ثبت کرده اند که کمترین گل در لیگ است. آرسنال پس از لیورپول با 1.03، یعنی تنها لیورپول کمتر از 1.0 گل در 90 دقیقه دریافت کرده است. علاوه بر این، میانگین گل های مورد انتظار برای هر شوت که لیورپول اجازه می دهد 0.08 است و این سومین گل برتر در لیگ است، پس از آرسنال و ناتینگهام فارست با 0.07. به هر حال، بزرگترین گل مورد انتظار به ازای هر ضربه ای که یک باشگاه خاص در لیگ تاکنون دریافت کرده است 0.16 است که دو برابر لیورپول است و من سیتی است. اگرچه لازم نیست در اینجا به من سیتی اشاره کنم، اما می توان گفت که دفاع لیورپول حریف را مجبور می کند تا ضربه های سخت تری نسبت به اکثر تیم های لیگ بزند، که به وضوح نشان می دهد که دفاع آنها در یک سوم دفاعی آنها چقدر خوب است. علاوه بر این، همانطور که گفته شد، آلیسون و کلهر دروازه بان های لیورپول کارهای شگفت انگیزی انجام داده اند، زیرا آلیسون بهترین است و کلهر چهارمین بهترین لیگ از نظر نسبت سیو است.
یکی دیگر از نقاط قوت در نیمه خود، توانایی بهره برداری از فضای پشت دفاع استراحت حریف به محض پس گرفتن توپ است. آنها 8 گل از 31 گل را در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا از انتقال سریع پس از کسب توپ در یک سوم دفاعی خود به ثمر رسانده اند و این شامل ضد حملات از ضربات کرنر حریف است.
نتیجه گیری
در حین تجربه انتقال از یک مدیر افسانه ای به مدیر دیگر، گرفتن نتیجه همیشه دشوار است. با این حال، لیورپول و آرن اسلات آن را سازگار کرده اند. با وجود اینکه نگرانیهای کمی در مورد تاکتیکها چه در مالکیت و چه در خارج از مالکیت وجود دارد، اکثر بازیکنان استعداد خود را شکوفا میکنند و این یکی از مهمترین چیزها در فوتبال است. تا زمانی که لیورپول آماده باشد، راهپیمایی خود را به سوی افتخار متوقف نخواهد کرد. با تشکر برای خواندن این مقاله از درفک البرز.
خواهشمندیم در صورتیکه رضایت داشتید این مطلب را در اختیار دیگران قرار دهید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تاکتیک های فوتبال و کسب بینش از مربیان در بالاترین سطح، سایت های فوراستادی 4STUDY.IR ، ساکر آکادمی، وبلاگ باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز را مطالعه کنید.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، به عنوان بهترین مدرسه فوتبال کرج تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتررا به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.