حس عجیبی است، آخرین روزهای فوتبالیست بودن.
در طول 20 سالی که در سطح بالا بودم، به روزی نگاه میکردم که باید با کمی وحشت کفشهایم را آویزان کنم.
اما در دنیای مربیگری، من اشتیاق خود را پیدا کردم. این باعث میشود که بازی را کاملاً جدید ببینم، و این انتقال به زندگی پس از بازی را کمی آسانتر میکند.
من ابتدا بعد از 30 سالگی به مربی شدن فکر می کردم. سه سال بعد، زمانی که قرنطینه های ویروس کرونا فرا رسید، در موناکو بازی می کردم. در فرانسه لیگ کاملا متوقف شد. ناگهان در خانه ام محبوس شدم و وقت آزاد زیادی داشتم. من چهار ماه در خانه بودم، بنابراین خودم را وقف یادگیری چیزهای جدید و بهبود نگاهم به بازی کردم.
استراحت برای کووید به فابرگاس فرصت داد تا خود را وقف مطالعه بازی کند.
من خیلی فوتبال تماشا کردم و هنوز هم پیگیر هستم. من وسواس بازی دارم هر روز دو یا سه مسابقه تماشا می کنم. من بازی هایی را که در کومو انجام دادیم آنالیز کردم و با خودم بازی کردم. اگر من مربی بودم چه کار می کردم؟ تیم من چگونه بازی می کند و من در شرایط خاص چه واکنشی نشان می دهم؟
سعی می کنم با افرادی که مدت زیادی در این بازی بوده اند تماس تلفنی داشته باشم. هدف من بهبود است، بنابراین می خواهم صحبت کنم، می خواهم بحث کنم. من می خواهم از اطرافیانم ایده بگیرم. این چیزی است که من واقعاً به آن علاقه دارم.
در دوران حرفه ای خود به عنوان بازیکن، زیر نظر آرسن ونگر، پپ گواردیولا، خوزه مورینیو، آنتونیو کونته، لوئیس آراگونس و ویسنته دل بوسکه کار کردم. من خیلی خیلی خوش شانس بوده ام.
"آرسن مرا متوجه کرد که نگاه رو به جلو بهترین ویژگی است که یک هافبک می تواند داشته باشد."
با این حال، همیشه در مورد بهترین ها نیست. شما باید بتوانید از هر نوع مربی یاد بگیرید. از طریق صحبت با افراد در بازی، از طریق بحث و گفتگو، می توانید ایده های مثبت و منفی را دریافت کنید. برخی از مربیان کارهایی را انجام می دهند که شما خودتان در شرایط مشابه انجام نمی دهید. شما همچنین باید یاد بگیرید که چه کاری را نباید انجام دهید!
بهعنوان یک مربی، فکر میکنم مهمترین چیز این است که چگونه بازیکنان خود را متقاعد کنید تا به سبک فوتبال خود بازی کنند. من به شدت به آن اعتقاد دارم.
حالا وقتی به اجرای ایده ها و روش های خودم به عنوان مربی فکر می کنم، چیزهای زیادی از آرسن می آید. برای من، در زمین، او شماره یک بود. من در 16 سالگی به آرسنال آمدم و از همان سنین جوانی به من آموخت و آنقدر به من اعتماد کرد که مرا در تیم قرار دهد. او باعث شد فوتبال را در سطح دیگری ببینم.
فابرگاس وسواس خود را به بازی هجومی را از آرسن ونگر و رایان پیرس به ارث برده است.
بیش از هشت سال در باشگاه، او روی من بسیار کار کرد - هم تک به تک و هم به صورت جمعی، در تیم. او بهترین بازیکنان جهان را مطالعه کرد و به یک عدد رسید: آنها 15، 20 بار قبل از اینکه توپ را دریافت کنند، اسکن می کردند.
اگر می خواهید یک هافبک برتر باشید، این چیزی است که لازم است.
او اصرار داشت که از خط هافبک رو به جلو بازی کند و این ایده را در من ایجاد کرد که اتخاذ وضعیت صحیح - باز کردن بدن برای دریافت - کلید اصلی است. اگر به عقب به توپ نگاه می کنید و خودتان را می بندید، یا وضعیت بدنی بدی دارید، هرگز نمی توانید به جلو نگاه کنید – نه با یک لمس یا حتی با دو لمس.
"پپ می تواند در پیام خود کمی تهاجمی تر باشد، اما برای او بسیار خوب کار کرده است."
آرسن جایی است که وسواس من به آینده نگری از آنجا سرچشمه می گیرد. او به من فهماند که این بهترین ویژگی است که یک هافبک می تواند داشته باشد.
وقتی خودم مربی بچهها میشدم – در حالی که نشانهای مربیگریام را تکمیل میکردم – همین را به آنها گفتم: ما باید به دروازه حریف حمله کنیم، اینجاست که باید نگاه کنیم. چگونه می خواهید آن را به انجام برسانید؟ این وظیفه مربی است. آموزش بازیکنان برای تغییر وضعیت بدن چگونه دو، سه، چهار یا پنج بار به نظر برسیم.
چیز دیگری که از آرسن یاد گرفتم این است که ارتباط خوب با بازیکنان چقدر مهم است.
فابرگاس، ژاوی و اینیستا هم در بارسلونا و هم از طریق مجموع 376 بازی ملی برای اسپانیا، تفاهم خوبی به دست آوردند.
او کسی بود که میتوانید برای رهبری به او نگاه کنید، زیرا میدانستید که او برای شما برنامهای دارد. شما می توانید در مورد هر چیزی به او اعتماد کنید، مهم نیست که چه چیزی باشد. او همیشه با شما مانند پسرش رفتار می کند. این احساسی است که همه ما به عنوان بازیکن داشتیم. ما به او اعتماد داشتیم و این اعتماد به هر دو صورت بود - او در زمین به من اعتماد کرد.
لینک مرتبط: خرید آنلاین توپ فوتبال به صورت عمده و تک
پپ هم همینطور بود حداقل از جهاتی.
این دو فوتبال را به یک شکل می بینند و تمریناتشان کاملا شبیه هم بود. وقتی در بارسلونا با پپ صحبت کردم، حتی قبل از امضای قرارداد، او به من گفت که از من چه می خواهد.
بیایند و به روشی بازی کنند که «پکینیتوها» - بازیکنان کوچک و تکنیکی - بازی می کنند.
مورینیو طوری با ذهن من بازی کرد که هیچ کس قبلاً آن را ندیده بود - این بهترین نتیجه را از من گرفت.
من با ژاوی و آندرس اینیستا در تیم ملی بازی کرده بودم و همراه با لئو مسی همه از سیستم جوانان بارسلونا عبور کرده بودیم. پپ از من می خواست که همین طور بازی کنم. فکر می کنم او به احساسی که من و لئو بین خود داشتیم اعتماد کرد. مدتها بود که همدیگر را می شناختیم و واقعاً درک می کردیم.
ما ارتباط خوبی داشتیم
با این حال، از نظر شخصیت، پپ متفاوت بود. آرسن با بازیکنان دوستانه و صمیمی بود، اما پپ فاصله خود را خیلی بیشتر حفظ کرد. او میتواند در پیامش کمی تهاجمیتر باشد، اما برای او بسیار بسیار خوب کار کرده است.
موفقیت دو شخصیت متفاوت نشان می دهد که در فوتبال باید خودتان باشید. شما باید به کاری که انجام میدهید ایمان داشته باشید، ایده روشنی داشته باشید و آن پیام را به بازیکنان، کارکنان منتقل کنید.
در زمان حضور دوم من در انگلیس، همه چیز متفاوت بود. من زمانی که هنوز پسر بودم به آرسنال رسیده بودم و آرسن آرام آرام مرا رشد داد – من مثل پسرش بودم. حالا، در چلسی ژوزه مورینیو، من یک مرد بودم.
مورینیهو برای من پیام می فرستاد. او هر روز با من صحبت می کرد رفتار او به وضوح نشان داد که من یکی از مهم ترین بازیکنان تیم هستم. این یک نوع اعتماد متفاوت از اعتماد من به آرسن بود. قدرتمند بود.
او طوری با ذهن من بازی کرد که قبلاً هیچ کس دیگری آن را ندیده بود و فکر می کنم این بهترین نتیجه را از من گرفت. من زیر نظر او فوتبال خوبی بازی کردم.
"هر زمان که مشکلی پیش می آمد، ویسنته با آرامش مداخله می کرد و آن را درست می کرد."
پس از مورینیو در چلسی، آنتونیو کونته آمد. کونته مربی ای بود که از نظر تاکتیکی و بدنی بیشتر به من کار داد.
از نظر تاکتیکی، او همیشه می خواست به شما بگوید که دقیقاً چه کاری در زمین انجام دهید. برای مدتی خوب کار کرد - ما قهرمان لیگ برتر 2016/17 شدیم - اما همیشه همین بود. به شخصه، این به من انگیزه زیادی نداد.
من همیشه احساس می کردم که قدرت من ناشی از شهودم در زمین است. دانستن مکان برای پیدا کردن مکان در زمان مناسب وقتی در زمین هستید، هر موقعیتی بستگی به نحوه آماده سازی حریف برای رویارویی با شما دارد. آیا آنها به شما نزدیک هستند یا فضای بیشتری به شما می دهند؟ از راست می آیند یا چپ؟
چلسی با هدایت آنتونیو کونته در سال 2017 یک قهرمانی دیگر در لیگ برتر به دست آورد، اما فابرگاس از روش های مربیگری ایتالیایی لذت نمی برد.
برای من، در فوتبال، نمی توان به یک بازیکن گفت که هر بار همان کار را انجام دهد. در خط میانی باید راه حل های زیادی برای یافتن بازی مناسب و توپ بعدی داشته باشید، به خصوص زمانی که می خواهید رو به جلو بازی کنید. وقتی تیم ها شروع به مطالعه دقیق ما کردند و نحوه بازی ما را درک کردند، سازگاری برای ما بسیار دشوار شد. ما فقط یک راه داشتیم.
به همین دلیل است که ایده من از فوتبال این است که سعی کنم به بازیکنانم کمک کنم تا در هر شرایطی تا جایی که می توانند خوب باشند. کار آسانی نیست. زمان و فداکاری زیادی می طلبد، جلسات فردی، جلسات جمعی. اما من معتقدم این بهترین راه برای یک بازیکن است که در زمین احساس قدرت کند.
در تیم ملی هم از خیلی جوانی بازی را شروع کردم. لوئیس آراگونس اولین بازی ام را در 18 سالگی به من داد. او این فرصت را به من داد تا در یکی از بهترین تیم های ملی اسپانیا بازی کنم. من همیشه برای آن سپاسگزار خواهم بود.
"وقتی صحبت از مربیگری به میان می آید، من هنوز جوان هستم. چیزهای زیادی برای یادگیری دارم"
او خیلی به من اعتماد داشت و از من می خواست همان طور که در آرسنال بازی می کردم بازی کنم.
از نظر تاکتیکی، او در قسمت بالاتر از زمین با من بازی می کرد. شماره هشت، شماره 10، داخل و اطراف جعبه حریفان. من زیر نظر او گل های زیادی زدم. او به من آزادی داد و من بهترین فوتبالم را با او بازی کردم.
وقتی دل بوسکه وارد شد، نقش من کمی تغییر کرد. من بازیکن دوازدهم بودم.
ما تیمی بودیم که مدتها یکدیگر را میشناختیم، و او توانست از آن استفاده کند. او یک گروه بسیار قوی ساخت، با ارزش های بسیار خوب. هر وقت مشکل کوچکی پیش می آمد با آرامش وارد عمل می شد و آن را درست می کرد.
فابرگاس می گوید ویسنته دل بوسکه مربی ای بود که "آرامش" را به زمین تمرین آورد.
واضح است که ما تیم واقعاً بسیار خوبی داشتیم. اما ویسنته یکی از آن مربیانی است که این آرامش را به بازیکنان و در زمین تمرین می آورد. باورنکردنی است که چقدر خوب، چقدر آرامش به ما داد.
فوتبال کامل نیست. شما می توانید در پاس، در انتقال، هنگام شوت زدن اشتباه کنید. او این اعتماد را به شما داد: اشکالی ندارد، این مورد بعدی است که اهمیت دارد.
ما واقعاً از او چه به عنوان یک مرد و چه به عنوان مربی قدردانی کردیم.
"البته، این یک رویا برای هر بازیکن و مربی است که در لیگ برتر کار کند."
من این نعمت را داشتم که زیر نظر برخی از بهترین ها کار کنم. فکر نمی کنم همه چیز را بدانم فقط به این دلیل که 20 سال در سطح بالا بازی کردم. می دانم که این پروژه برای من بسیار طولانی است. من فقط 36 سال دارم. از نظر مربیگری هنوز جوان هستم و چیزهای زیادی برای یادگیری دارم.
نکته شگفت انگیز در مورد این ورزش، این شغل، این است که هر روز می توانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید. هر روز سیستم های جدید، ایده های جدید و بازیکنان جدید با کیفیت های مختلف وجود دارد. این زیبایی این بازی است که من آن را دوست دارم.
من باید قدم های درستی بردارم و اطرافم را با افراد مناسب احاطه کنم، افرادی که می خواهند کار کنند و پیشرفت کنند. این برای من به عنوان مربی بسیار مهم است.
فابرگاس پس از بازنشستگی دوران مربیگری خود را آغاز می کند.
بدیهی است که شما همیشه به آینده و جایی که خود را در حال مربیگری و مدیریت می بینید فکر می کنید. لیگ های برتر همه جا وجود دارد: اسپانیا، آلمان، ایتالیا، فرانسه، و البته این یک رویا برای هر بازیکن و مربی است که در لیگ برتر کار کند. همیشه سعی می کنم قدم به قدم آن را پیش ببرم. تا جایی که می توانم کار کنم، تا جایی که می توانم تحلیل کنم، تا جایی که می توانم یاد بگیرم.
باید ببینیم آینده من را به کجا خواهد برد. اما هر زمان که فرصت بعدی پیش آمد، می خواهم آماده باشم.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز، تلاش دارد تا همگام با تمرینات بهترین آکادمی های فوتبال دنیا جلو رفته و استعدادهای بهتری را به فوتبال ملی و باشگاهی ایران معرفی کند. شما نیز می توانید عضو باشگاه درفک البرز شده و در مسیر حرفه ای شدن قدم بردارید.