نویسنده کتاب: رنه مئولنستین
مترجمین: اعضای باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز (سعید رنجبر، حمیدرضا پورآقایی، محمد مقامی)
من در سال 1993 به قطر نقل مکان کردم تا به عنوان دستیار آقای ویل کوئرور (wiel coerver) کار کنم. وظیفه ما این بود که سطح پایه ای را ایجاد کرده تا یک فضای آموزشی بهتر برای بازیکنان جوان ایجاد کنیم.
فلسفه کوئرور این بود که بر اساس تجزیه وتحلیلبازیکنان کلاس جهانی، و در نتیجه آن ها یه چیز متفاوت ساخته بودند،به دلیل مهارت و توانایی بازیکنان برای مدیریت موقعیت های یک در برابر یک در بازی (1 v 1).
آن ها بازیکنانی بودند که تماشای آن ها بسیار هیجان انگیز بود و همچنین برای تیم هایشان موثر ترین بازیکنان بودند.
در طول کار من با آقای کوئرور در قطر،من از نزدیک دیدم که آموزش صحیح مهارت سازی چقدر موثر بود. بعدا فرصت مدیریت و مربیگری الاتحاد (الغرافه فعلی) و السد از سال 1999تا 2001 به من سپرده شد. که دو تا از بهترین تیم های قطر بودند.
این فرصت به من داده شد تا همراه با دستیار و دوست خوبم (Wim suurbier) بسیاری از ایده های خود را در تیم سطح اول خود اجرا کنم. (اطلاعات زیر را بخوانید)
ما توانستیم در طول دو فصل سه جام بدست آوریم.(جام حذفی عرب،جام امیر و جام H.H.APPARNET CUP) مشورت های من با (Wim suurbier) در آن زمان در تقویت باورهای من در مورد پیشرفت بازیکنان و سطح بازی ها نقش مهمی داشت.
ویم سوربیر (Wim suurbier ) دفاع راست مستحکم و عضو اصلی تیم آژاکس (Ajax) در بین سال های 1977-1964 و بازیکن تیم ملی هلند در سال های 1978- 1966 که یوهان کرایف (Johan cruyff) در پیشرفت آن نقش اساسی داشت. سور بیر، 60 بازی ملی برای تیم ملی هلند در کارنامه خود ثبت کرد و در دو فینال جام جهانی بازی کرد.
در آخرین فصل حضور من در قطر بود که دیو ریچاردسون(DAVE RICHARDSON) از PFA با من تماس گرفت، وی جلسه ای با لس کرشاو (LES KERSHAW) مدیر آکادمی منچستر یونایتد در آن زمان ترتیب داد، که او به دنبال یک مربی فنی برای تیم بود.
لس کرشاو و دیو ریچاردسون به همراه سرالکس فرگوسن، در آوردن من به منچستر یونایتد در سال 2001 بسیار موثر بودند و من از آنها بخاطر حمایت هایشان در کل مدت حضورم در باشگاه تشکر میکنم. من با کمک و حمایت های لِس(LES KERSHAW)توانستم به عنوان مربی توسعه مهارت در تیم منچستر یونایتد فعالیت داشته باشم. و من نیز به مربیان تیم های پایه آموزش دادم که به جای انجام بازی های هشت در برابر هشت (88v) از بازی های چهار در برابر چهار (4v4) و در قالب بازی هایی در زمین کوچک استفاده کنند. که درگیری بازیکنان با یکدیگر کمتر شود و همچنین باعث توسعه فنی و سرگرمی آنها در فوتبال شود. بسیاری از بازیکنان جوان از طریق این برنامه آموزش مهارت، پیشرفت کردند و در تیم اصلی منچستر یونایتد بازی کرده اند و یا در تیم های دیگری که بازی کرده اند، بازیکن تاثیر گذاری بوده اند.
با گذشت سالها، من با دیگو فورلان(DIEGO FORLAN)، رود ون نیستلروی (RUUD VAN NISTELROOY) رایان گیگز (RYAN GIGGS) و بسیاری از بازیکنان دیگر، تمرینات مهارت فردی را شروع کردم. در سال 2005 توسط سرالکس فرگوسن این فرصت به من داده شد تا مربی بازیکنان ذخیره تیم منچستر یونایتد باشم. این یک فرصت عالی برای من بود تا با تمرینات مهارت به بازیکنان ذخیره، آنهارا برای برای ورود به تیم اصلی آماده کنم.
در آن زمان، من کاملا میدانستم که سرالکس فرگوسن از بازیکنان خود انتظار داشت که چگونه در مسابقات بازی کنند. او میخواست که بازیکنان با اعتماد به نفس، اقتدار و سرعت بالا رو به جلو حرکت کنند. این تفکری عالی برای بازی با مالکیت توپ، طراحی حمله و استفاده از موقعیت های گلزنی بود. بنابراین توانایی بازیکنان برای تسلط بر موقعیت های مختلف، یک در برابر یک (1v1)، و غیر قابل پیش بینی بودن عملکرد فردی و تیمی برای تیم حریف را افزایش می داد. به من ثابت شد که این تفکر و خواسته سر الکس فرگوسن یک جنبه مهم از بازی است و بنابراین یک جنبه ضروری و اساسی برای طراحی تمرینات تیم است.